نصب | +۱۰ |
از ۰ رأی | ۰ |
دستهبندی | کتابها و مطبوعات |
حجم | ۲۷ مگابایت |
آخرین بروزرسانی | ۲۶ دی ۱۳۹۵ |
نصب | +۱۰ |
از ۰ رأی | ۰ |
دستهبندی | کتابها و مطبوعات |
حجم | ۲۷ مگابایت |
آخرین بروزرسانی | ۲۶ دی ۱۳۹۵ |
طوفان (The Tempest) نمایشنامهای کمدی اثر ویلیام شکسپیر است .
در جزیرهای زیبا و افسونگر در دریاهای مناطق گرمسیری، پروسپرو و دخترش میراندا زندگی میکنند. دوازده سال پیش پروسپرو حاکم دوک نشین میلان بود. وی در آن سالها شب و روز سرگرم و مجذوب مطالعات پیشگویی و احضار مردگان بود، و تمام امور دولتی در دست برادرش آنتونیو بود. آنتونیوی پلید با زدوبند و کمک آلونسو، پادشاه ناپل، رفته رفته دولت و اموال پروسپرو را غصب کرده و سرانجام نیز او و دختر خردسالش را در قایقی بی بادبان در دریا رها ساخته بود. آنچه جان این دو را نجات داده بود، کمک پنهانی گونزالو، دوست خوب و از مشاوران دیرین پروسپرو بود. گونزالو چون از نقشه خبر داشت، شب پیش از تبعید بی رحمانه دوک، دست به کار کمک شده و افزون بر مهیا کردن وسایل لازم برای قایق و آب و خوراک، جبه ساعات تفکر، عصای سحرآمیز و بسیاری از کتب خود درباره سحر و جادورا نیز برای دوک تبعید شده گذاشته بود. دوک و فرزندش پس از سرگردانی بسیار درمیان امواج، عاقبت در جزیرهای کوچک و دورافتاده که متعلق به کالیبان، بچه خوک بی مادر جادوگر شرور بود، به ساحل رسیده بودند. تلاشهای فراوان پروسپه رو برای آدم کردن این بچه دیو بیهوده مانده بود؛ چون او به گونهای ارثی همابلیس زده بود و هم فقط هیزم شکن. افزون بر این برده خام و خشن موجود دیگری نیز در آسمان جزیره به خدمت پروسپرو درآمده بود: او آریل نام داشت که روح لطیف و دل پذیر بادهای آسمانی بود و نقطه مقابل کالیبان زمینی و حیوانی. اکنون که سالها گذشته است، پروسپرو با دانش قبلی خود و با خواندن کتابهای گونزالو، تبدیل به جادوگری چیره دست گشته است. او از راه سحر و افسون مطلع میشود که جمع دشمنان دیرینش پس از عروسی شاهزاده خانم ناپل برای خوشگذرانی و دوران ماه عسل با کشتی عازم این جزیره هستند. پروسپرو به کمک آریل طوفانی سهمناک برمی انگیزد و کشتی آنان را غرق میکند، ولی تمام سرنشینان را به نحوی بر تخته پارههای کشتی شکسته به صورت گروههای پراکنده به سواحل جزیره میآورد...
توجه کنید صوت و متن این داستان به زبان انگلیسی می باشد امیدوارم نهایت لذت را از آن ببرید.